داوری که از تحریف حرفهایش در برخي روزنامههابسیار دلخور بود بارها از ما خواست تا به گوش اهالی رسانه برسانیم که اگر مطلبی را به نقل از شخصیتها میزنند، تغییری در اصل گفتمان ایجاد نکنند. با توجه به اینکه میدانستیم بسیاری از یاران احمدینژاد از گزارش صد روزه ریاست جمهوری رضایت ندارند، سوال اول را اینگونه پرسیدیم.
میخواستیم نظر شما در رابطه با گزارش صد روزه آقای روحانی و انتقادها به دولت گذشته را بدانيم.
در افکار عمومی بعد از گزارش آقای روحانی ابهاماتی ایجاد شد که باید به آن بپردازیم. اولا اینکه آقای روحانی عدد ۱۰۰ روز را برای گزارش اولیه انتخاب کردند و بعضی نکات که در زمان انتخابات بوجود آمد تا حد زیادی متاثر از رفتارهای سیاسی احزاب در آمریکاست. روسای جمهور آمریکا ۱۰۰ روز اولیه را مهمترین دوره برای استارت حرکتهای خودشان میدانند، ولي دوره ۱۰۰ روزه در آمریکا آمادهسازی برای ۱۳۰۰ روزه بعدی است، اما آقای روحانی در این ۱۰۰ روز بیش از آنکه به بحث آمادهسازی دولت برای ۱۳۰۰ روز آینده بپردازد به یک گزارش جهتدار در نقد دولت قبل پرداخت.
اینکه آقای روحانی کل اقدامات دولت قبلی را مجموعه اقدامات تخریب کننده برای ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی دانست در واقع در تضاد با توصیه رهبری در اول فروردین ۹۲ بود. رهبرانقلاب هنگامی که شاخصهای رئیس جمهور را بیان فرمودند،تصريح كردند:« رئیس جمهور آینده باید نقاط قوت رئیس جمهور قبل را داشته باشد و نقاط ضعف آن را نداشته باشد.» آقای روحانی در ابتدا این تصور را القا کردند که رئیس جمهور قبلی هیچ نقطه قوتی نداشته و به نظر من این اولین خطای او بود که در برخورد با دولت قبل کاملا غیر منصفانه وارد شد. چون هیچ وقت سابقه نداشته رئیس جمهور سابق این قدر مورد بیمهری قرار بگیرد و حتی آقای احمدینژاد که متهم به نقد دولتهای گذشته است، وقتی صحبتهایشان را بررسی کنيد، همیشه دولت خود را با دولتهای قبلی مقایسه کرد.
آقاي روحاني تمام حقايق را بيان نكردند كه در واقع از رئیس دولت راستگویان این توقع نمي رفت. ایشان روي بحث واردات تكيه كرد و دولت قبل را به توسعه واردات متهم کرد، اما بيان نكردند که توسعه واردات سیاستی بود که مجلس در برنامه چهارم پیش بینی کرده بود و دولت را از ورود به این بحث به جز قسمت تعرفهها منع کرده بود.
یعنی این توسعه واردات کار مجلس بود و مجلس تعيین میکرد که چه کالایی وارد شود؟
-بله اینکه چه کالایی وارد بشود ما در برنامه چهارم یک بندی داریم كه فکر کنم ماده ۶۱ است که میگوید برای گسترش تجارت خارجی ایران و آماده شدن ایران برای پیوستن به تجارت خارجی، دولت از وارد شدن به کالاهای وارداتی به جز تعرفه منع میشود. دولت اصولا نمیتوانست مانع واردات شود.
یعنی شما مي گوييد آقای روحانی به این امر واقف نبوده و این گزارش را داده است؟
آقای روحانی همه واقعیت را نگفت. این چماق واردات از اول بر سر دولت نهم و دهم بود اما هیچکس توضیح نداد که این دولتها از ابزارلازم برای کنترل واردات برخوردار نبودند. به هر حال دولت نهم و دهم در بحث واردات نيز همان کاری را کرد که دولت یازدهم امروز انجام مي دهد.
نکته بعدي تکیه کردن در تجارت خارجی به بحث واردات خطاست، براي رد این بحث باید تراز تجارت را ببینیم. تراز تجارت خارجی یعنی تفاوت بین صادرات غیر نفتی و واردات. از ابتدای دولت نهم و دهم تراز تجارت خارجی ایران سال به سال بهبود پیدا کرد و بر اساس آمار رسمی گمرک ایران در سال ۶۸، صادرات غیر نفتی ما حدود ۱۱ درصد واردات كشور بود. یعني اگر ما ۱۰ میلیارد دلار کالا وارد میکردیم يك میلیارد صادر میکردیم. سال ۸۴ از ۱۱ درصد به ۲۵ درصد در سال ۹۱ این شاخص به ۷۷ رسيد.نكته اينجاست در روزهای پایانی دولت احمدینژاد برای اولین بار صادرات غیر نفتی ۴ درصد بیشتر از واردات میشود.
دلیلش این است که بخش عمده واردات ما براي تحریمها کاهش پیدا کرد و گران شدن ارز هم دخیل بود، یعنی گران شدن ارز یك نفعی هم برای صادرات دارد و صرفه اقتصادی پیدا میکند. دولت جدید پایگاه اجتماعی اش پایگاه کارفرمایان و سرمایه داران است و اين در ساختار چیده شده بارز است که این دولت طبقه کارفرمایان را نمایندگی میکند و اینها چون از عوامل اصلی سهامداران بانکها هستند بانکها در این فراگرد مقاومت میکنند از این نظر مسکن مهر را آقای روحانی مورد بي مهري قرار داد. مسکن مهر یک پروژه نیست یک مگاپروژه است.چرا آقاي روحاني اين مگا پروژه را مورد بيمهري قرار داد؟
ساخت سالانه حدود يك میلیون واحد مسکونی کم نیست. در کل دوران آقای خاتمی حدود ۵۰۰ هزار واحد مسکونی ساخته شد و آقای احمدینژاد چیزی در حدود سالانه يك میلیون مسکن را کلید زد. نکته بعد بحث بیکاری است. هم آقای روحانی و هم مشاوران او بحثی را مطرح کردند که به هیچ وجه در علم اقتصاد مبنا ندارد. این دوستان مبنای شغل ایجاد شده را مطرح کردند در حالی که در علم اقتصاد شغل ایجاد شده مبنا نیست بلکه نرخ بیکاری مطروحه یعنی تعداد افراد خواهان شغلی که نمیتوانند شغل به دست بیاورند تقسیم بر جمعیت فعال که این در دولت آقای احمدینژاد کاهش پیدا کرد.
البته با معيار اينكه دانشآموز و دانشجو و هر كس كه يك ساعت هم كار كند،شاغل است!
توجه داشته باشيد، تعیين شاخص بیکاری که دست دولتها نیست این یک تعریف جهانی دارد. سازمان بینالمللی کار این تعریف را ارائه میدهد. آقای روحانی در ارائه گزارش صد روزه گمان مي كرد، هنوز در دوره انتخابات است اما باید به او گفته میشد که شما دیگر رئیس جمهور شديد. مشکل آقای روحانی این بود که انتخاباتی صحبت کرد. ایشان از موضع یک رئیس جمهور منتخب صحبت نكرد.
ولي اين گزارش را با همكاري وزارتخانه ها تهيه كرده بودند.
بله ایشان برخی از حقایق را گفت و برخی را نگفت.
چه دليلي داشت اين كار را كند؟
به این مناسبت که آقاي روحاني قصد داشت یك تصویر سیاه از دولت قبلی به نمایش گذاشته شود...
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 01,مه,2025